متن مذهبی-شماره3

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

متن مذهبی-شماره3

۱۸۱ بازديد

بنام خداوند بخشنده و مهربان

,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,

شناخت در امور ادیان و تطبیق آنچه گفته شده بر هم مثال پازل میماند.مسئلن در قرآن سوره ها و آیات در زمانهایی که نازل شده و لازمه نزول بوده.و شناخت آیات و سوره ها و معانی برای همه عصرها.تطبیق امور یعنی در کتابی دیگر چه گفته شده.و لازمه هر زمان چگونه بوده.برداشت قطعی زمانی میتواند دقیق باشد.که پازل ها درست چینش شود.شناخت پیامبران الهی.زمانه آنها.مردمان آن زمان.تاریخ شناسی.تاریخ خوانی.تکمیل پازل ها.و احترام به ادیان و عقاید درست و صحیح.آنچه گفته میشود همه در راستای بیشتر خداشناسی هست.و در ادامه آن لزوم و ملزومات تاریخی.و اگر بر همه عصرها و نسلها که سوالات دارند بتواند پاسخ دهد عالی تر و بهترست.در کنار آن احکام دینها.پس پیامبران را شناختن . و انبیاء الهی را درست شناختن درک عمیقی میدهد.مسئلن در زمانی نیاز بوده به مرده زنده کردن.زمانی شق القمر.زمانی شکافتن دریا.آیا آن عصا مهم بوده یا دست موسی که البته دست خدا.منتها نه دست دید مادی.بلکه دستی که در نهایت توکل دست او را گرفته.تا مقدرات و وعده های الهی تحقق پیدا کند.دست بدان معنا پیدا میکند که درک معانی باشد.ذات انسانی چون بر اساس جسم و روح هست.جسمانی نگاه کردن را دارد.چون در عالم جسم و روح نباتات جمادات زندگی میکند.روح انسان فرای جسم انسان هست سبک هست. و جسم سنگین.اولین سوال سنگین اینجا معنی پیدا میکند که چگونه انسان جسم سنگینی را بوسیله روح که سبک هست بر راه رفتن.و تحمل آن بر روح امکان پذیر میشود.پس ساخت این زمین بر اساس مکانیزم دقیق هست.که بتواند انسان در آن زندگی کند.و خداشناسی یعنی اینکه خدا دقیقترین محاسبات.و سر حد کامل تمام هنرها.از آفرینش.محاسبات.فیزیک. و ریاضیاتو.هر هنر و هر علم را داراست که صفات آن درون انسانها هست.منتها در حد انسان.که بتواند آن را درون خود زنده کند.زیبایی آفرینش را بنگرد. محاسبات تپش قلب و مغز و آفرینش را بنگرد .مثالی انسانی در زمینه ای بهترست.زیرا آن توانایی درون او بیشترست.یا در آن تحمل سختی کرده.یا آن را پویاتر و به کمال بهتری رسانده.اگر شد بهترین نویسنده بداند خداوند بهترین آنست.اگر شد ریاضی دانو فیزیکدان فیلسوفو نقاشو.خوشنویسو.محققو.هر چی که درست هست سر حد کمال حد اعلایش خداست.غیر آن فکر کند فکرش بسته هست.چون ندیده که خدا چگونه این همه زیبایی خلق کرده.دریا.طبیعت.خورشید.ماه.کهکشانها.ستارگان.و...به زندگانی مورچگان زندگانی حیوانات.و موجودات زنده.مثل خود انسان بیندیشد.در همه زاد ولد هست.در همه خوردن غذا هست.حتی دید رنگی هست.حتی تفکر هست منتها در حد تفکری که داده شده.فطرت انسانی.تفکر انسانی که اشرف مخلوقات خدا شد برای این شد که تفکرش را میتواند ارتقاء دهد.هنرش را.دانشش را.هر زمینه ای قابل ارتقاء هست.این ارتقاء این بینش تفکر عقل.خداشناسی,خودشناسی,و خلق خوی غیر غریضی.غریضی صرف در خلق و خوی میشود غیر انسانی.مادی صرف شدن.بلکه خداوند آنها را هم در انسان قرار داده با هدف متعالی.در رشد در کمال گرفتن.در کمک به هم.در زنجیره انسانی.و این رشد در حیوانات اندک هست.اما هست.درک هست.مثال سگ اصحاب کهف.مثال حیواناتی که درک بهتری دارند.پس هست اما نه به مثال انسان.درجات دارد.مثال درجات انسانی.پس محدود هست.اما انسان که خدا گفت احسن الخالقین,یعنی رشد آن بسیار بسیارست.پس انسانی که قدر خود را شناخت.بسیار میتواند در این مسیر رشدو کمال پیدا کند.این یعنی آدمی به انسانیت برسد.آدم آهنی نشود آدمی شود با هدف بزرگ خلقتش.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.