متن مذهبی شماره-5

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

متن مذهبی شماره-5

۱۴۹ بازديد

بنام خداوند بخشنده و مهربان

------------

متن مذهبی

-------------

اما زمان حضرت عیسی مسیح یا عیسی روح الله که بواسطه روح القدوس به عیسی روح الله لقب گرفت.شناخت روح القدوس در آفرینش.خداوند همه کارها را میتوانست به تنهایی پیش ببرد اما واسطه گذاشت.تا فرشتگان و هر کدام کاری کنند.چرا؟کار گروهی.و این در ضمیر انسانها هم هست.چون خالق ما خداست.و روح القدوس بزرگترین فرشته در زمان آفرینش و کمکهای آن بر انبیاء و اولیاء خدا بود.و در عیسی مایه این شد که به روح الله لقب داده شود.که با آن مردگان را زنده میکرد.پس خداوند در آن زمان این نیاز را دیده که روح القدوس را که بزرگترین فرشته درگاه الهی هست را به یاری و در قالب گرفتن عیسی قرار دهد.تا بازگشتش  به آسمان باشد.در رسالت دوم او همراهی با منجی بشریت امام زمان عج .عیسی در زمانی بود که انکارش میکردند به اینکه عیسی همان عیسی وعده داده شده نیست زیرا کارهایی که زورگویان میخواستند انجام نداد و عیسی کسی نبود که زیر بار حرف زور برود .با اینکه سلیمان پیامبر الهی بود و حال ساختن آنچه آنها میخواستندو برتری جویی در پیروزی آنها بر ملت های دیگر حرفی نبود که عیسی بربتابد.بر همین اساس عیسی را رد کردند چون عیسی اول بر خدای خود توکل کرده بود.و معانی حرفش را آنها نمیفهمیدند و به او تهمت آن زدند که خودش را خدا میداند.زیرا اول معنی روح القدوس را درست نمیدانستند.معنی لقب روح الله گرفتن عیسی را نمیدانستند.و عیسی اگر دفاع میکرد آنها به ریشخند میگرفتند اگر برایشان معنی روح القدوس را باز میکرد میگفتند خدای دیگری ساخته.زیرا درک روح القدوس بر آنها سنگین بود.و دوم مبارزات عیسی بر انجام کارهایی که آنها میکردند مثال زمان پیامبر بر چپاول و پیشبرد مادیات.صرف زمینی از قدرت طلبی.مانع شد چون میدانست روح انسانی آدمها را نابود میکنند.و روح مادیت صرف را جایگزین.راهبانی که پادشاه روم را تحریک کردند راهبانی بودند که منافعشان به خطر افتاد.حواریون خوب بودند غیر یهودا که سکه پرست شد.مال مادی را خواست نه عزت نزد خدا.راهبان زورگو با قدرت نیروهای خبیث و باز هم در جهل نگاه داشتن مردم و ترساندن.و  درک معانی نکردن حرفهای عیسی آن پیامبر بزرگ و مهربان را سد راه خود دیدند.و میدیدند عیسی مرده زنده میکند و کارهای زیادی انجام میدهد اما تفکر جایش را زور گرفته بود.زیرا آن اصل مسائل را آورده بود اما خواسته های زمینی آنها را ناروا و زور میدانست.برای همین عیسی مصائبش فراوان شد.و مسخیت درونی بر برون آنها غلبه کرد.و بدی درون بر خوبی پیشه گرفت.زیرا آن روشنایی بخش آن زمان مهم را خاموش کردند.اما نه خاموشی مد نظر آنها بلکه خاموشی خود.در جهل.و این تا بدینجا بر آن زمان.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.