متن مذهبی-شماره-4

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

متن مذهبی-شماره-4

۱۵۲ بازديد

بسم الله الرحمن الرحیم

----------------

متن مذهبی

------------------

بر اساس علم انسان از ژن هایی بیشتر نسبت به موجودات دیگر هست.که در اول آفرینش آدم از گل یا لجن بدبویی خلق شد که بواسطه روح خدایی آن زنده شدن شد آدمی که اشرف مخلوقات هست.و انشعاب آن به نژادها و رنگها و زبان ها بود.و گسترش آدمی در زمین.پس سرشت آدمی از گل بدبویی هست که همانطور در هنگام خارج شدن روح به آن حالت در بدبویی تعفن قرار میگیرد.کلیت امر .حال اگر جنازه ای سالم بماندو.بوی نگیردو.اینها مسائل کلیتی نیست.بلکه رشد و کمال معنویو یک سری امورات کلی نیست.و در اینجا مسئله اول اینست که این جسم بدبو با چه واسطه ای روح در آن هست.روح یعنی آفرینش اصلی ما که همه ما بازگشتمان بسوی خداست.چگونه بازگشتی.ما یک آسمان دید داریم که نگاه میکنیم ابرو ماه و ستاره خورشید را در ظرف کوچک آن میبینیم.بواسطه فاصله ما از سطح زمین با آن.اما هفت آسمان فرای این آسمان هست.که عرش خداست.عرشی معنوی.و این کهکشانها و زمین هم عرش خداست منتها در حد زندگی مادی.نه معنوی.ساخته شده.زندگی مادی یعنی زندگی جسمانی.چون جسمانی هست.مادیست.اما این هبوط معنوی به مادی.بازگشتش دست خود انسانست که از زندگی مادی صرف مادیت برگردد.یا معنویت برگردد.یعنی کوله بارش چه باشد.چه از این زمین مادی برداشت کرده جز یک کفن.و اعمالش میشود گنج آن.گنج زمینی میشود قارون.که میرود به زمین.گنج معنوی میشود موسی .قدرت صرف مادی همراه ظلم میشود فرعون توکل بر خدا و همه چی را از آن خدا دانستن میشود موسی.بت پرستی میشود جهل مردم زمان پیامبر بت شکن میشود پیامبر میشود مثال ابراهیم.بت بدون روح سنگ تراشیده میشود جهل نگاه داشتن مردم.برای همین دلیل میشود اشرافیت در دانش حتی.ذهن بسته  میشود مایه زر اندوزی بت پرستان.بت تراشیده بدون هیچی میشود سنگ.سنگ میشود جهل.جهل میشود مایه تباهی.و پیامبر بزرگترین حرکت خداپرستی را آغاز کرد چرا؟چون در زمانه ای بود که بسیار اشرافیت.و جنسیت مدنظر بود.دختران زنده بگور میشدن.و پسران زنده نگاه داشته میشدند.برتری جهل بود.جهل مادی.صرف مادیت همراه با خباثت.ترور شخصیتی پیامبر به حدی بود که مردمی که در جهل نگاه داشته شده بودند بی احترامی و حرکات بدی را در تاریخ به ثبت رساندند.اما پیامبر با تحمل سختی ها و فشارهای مالی و شعیب ابیطالبو.تهمت های فراوان توانست رسالتی را پیش ببرد که خاتم انبیاء و خلیفته الله بشود بر رسالت بزرگش.در راه ضد بت پرستی.ضد اشرافیت.ضد مادیت صرف.اشرافیت طبقاتی در کسب علم در کسب امورات بر انسانها نه بواسطه عزت شرافت انسانی آنها.و زورگویان زمان پیامبر این را خوش نمیدانستند زیرا چپاول.غارت.نگاه داشتن مردم در جهل را مایه پیشرفت خود و غیر آن را مانع پیشرفت خود میدانستند.دیگر مسئله عبادت خدا نبود.دیگر مسئله راز و نیاز نبود.دیگر مسئله کسب دانش نبود بلکه کسب مال بر اساس بت پرستی بود.بت های خود ساخته ای که نمیتوانستند هیچ نیازی از بشریت را بر طرف کنند.بلکه آنها را به کام مرگ با جهل میبردند.و پیامبر رسالتی بزرگ را پیش برد.و نزول قرآن و وحی خدا بر پیامبر در آن زمان نسبت دادن آن به شعر گفتن جهل ولید بن مغیره بود که میگفت آیات شعرست خیر ساحرست خیر چه بود لرزه مینداخت بر ولید آن عظمت وحی خدا بود.پیامبر درگیر با اینگونه آدمها بود آدمهایی که میدانستندو انکار میکردند.حتی شق القمر را.چرا چون مقاصدشان که دنیوی صرف مادیات بود به خطر میفتاد.ابوجهل چرا با پیامبر دشمنی داشت از جهل خود .چرا فقر پیامبر و مجموعه کارهای پیامبر را به ریشخند میگرفتند چون میدانستند مجموعش شکست آنهاست.و شکست خوردند اما سختی زمان پیامبر اینگونه بود که در برابر آدم هایی بود که هیچ بویی از انسانیت نبرده بودند.بلکه اساتید ترور شخصیت.بودند.پس زرنگ بودند اما زرنگی آنها دنیوی بود.و لعن نفرین ها بر خود جای گذاشتند در تاریخ.زیرا میخواستند دین خدا را متوقف کنند زیرا میخواستند مردم را در جهل به کام مرگ بفرستند و پیامبر رسالتش بر این بود که مردم را خداپرست کند و دین خدا را جاری  و روشن کند در روح آنها تا جسمانیت مادی صرف آنها را نشکند.بلکه خدا پرست شوند.دین را درست بشناسند.و امام علی بن ابیطالب همراه بزرگی بود بر این سختی ها و رسالت پیامبر.زیرا میدانست آنها زورگو هستند.و امام که اعتقاد راسخ داشت و قدرتش در دفاع مثال زدنی نیست.بر کننده در خیبر.باعث ترس دشمن بود.و مایه افتخار مهربانی بر دوستان دین و دوستان پیامبرو خدا که اولین  هدف متعالی آنها همین بود خداشناسی را به مردم بشناسند تا تمام نسلها بر آن رهنمود یابند.و راهنمای این حرکت در راستای رضایت خدای متعالی بودند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.