حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

ظهور در قرآن

۴۹۹ بازديد


سوال

 

 

چرا در قرآن صحبت و اشاره ای در خصوص ظهور آقا امام زمان ـ عجل الله تعالی ـ نیست؟

 

 

پاسخ

 

 

به طور قطع جامع ترین تصویر از حقایق هستی ترسیمی است که از سوی خدای متعال ارائه شده باشد.

در این میان،موضوع آینده جهان و بشریّت که مسافران کاروان این عالم است وهمواره با دنیایی از (امید) و (آرزو) به آن نگریسته اند، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چرا که اساساً دست عقل و توانایی های انسان از ترسیم آن کوتاه است. به همین دلیل در طول زمان ما، بزرگانی دست به جمع آوری آیاتی از قرآن که به ترسیم آینده جهان و چهره دلگشای بزرگ نقش آفرین آن یعنی قائم آل محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مربوط می شود، پرداخته اند.

هم اکنون در پاسخ سؤال فوق باید گفت: هر چند نیاز نیست هر موضوع صحیحی با تمام جزئیات و خصوصیاتش در قرآن کریم آمده باشد، زیرا بسیاری از امور مانند نماز، زکات و حج در قرآن کریم آمده است ولی وحی الهی به جزئیات آن ها متعرّض نگشته است، ولی در عین حال آیات بسیاری در قرآن کریم پیرامون حکومت جهانی امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ که مبتنی بر ظهور آن حضرت است، وجود دارد، که ذیلاً به برخی از آن ها همراه با بیانی از معصومین که به تعبیر قرآن کریم راسخان در علم و آگاهان به تأویل هستند، اشاره می شود:

1ـ بگو حق آمد و باطل نابود شد، یقیناً باطل نابود شدنی است.(1) از امام باقر ـ علیه السلام ـ در مورد آیه شریفه نقل شده است که فرمود: «هنگامی که قائم ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ قیام کند (ظهور کند) دولت باطل از میان خواهد رفت.»(2)

2ـ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد...(3)

امام سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود: قسم به خدا آن ها شیعیان ما اهل بیت هستند که خدا این وعده را در مورد آن ها بدست مردی از ما محقق می سازد و او مهدی این امّت است و اوست آن که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: اگر روزی از دنیا باقی نمانده باشد، خدا آن روز را تا آن جا طولانی می کند که مردی از عترتم که نامش نام من است به ولایت رسیده و زمین را آن چنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و قسط پر سازد....(4)

3ـ هر کجا باشید خداوند همه شما را حاضر می کند.(5) راوی می گوید از ابی الحسن ـ علیه السلام ـ از معنای آیه سوال کردم فرمود: به خدا قسم آن است که وقتی قائم ما قیام کند (ظهور کند) خداوند شیعیان ما را از تمامی نقاط درکنار او گرد می آورد.(6)

4ـ می خواستیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.(7)

علی ـ علیه السلام ـ فرمود: آن ها (مستضعفان) در آیه، آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ هستند که خدا مهدی آن ها را بعد از تلاش شان بر انگیخته و آن ها را عزیز و دشمنان شان را ذلیل می نماید.(8)

5ـ زمین (در آن روز) به نور پروردگارش روشن می شود.(9) امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن می گردد مردم از نور خورشید بی نیاز می گردند و تاریکی یکسره از میان می رود.(10)

6ـ بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می کند....(11) امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: منظور از مرگ زمین کفراهل زمین است چرا که کافر مرده است پس خدا زمین را با قائم زنده می کند، او عدالت را در زمین می گستراند و زمین را زنده نموده و اهل زمین را پس از مرگ شان احیا می نماید.

در روایت دیگر از موسی بن جعفر آمده است: زنده نمودن زمین با نزول باران نیست، بلکه خدای عزّوجل مردانی را بر می انگیزد که عدالت را احیاء نمایند و با احیاء عدالت و اقامه حدود زمین را زنده می سازند، چرا که اقامه حدود در روی زمین از چهل روز باریدن باران پر سودتر است.(12)

7ـ همان کسانی که هرگاه در زمین به آن ها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و پایان همه کارها از آن خداست.(13) امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: این آیه مربوط به آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و یاران اوست که خدا آن ها را بر شرق و غرب زمین مالک می سازد و دین را ظاهر نموده و به واسطه او، و یارانش بدعت ها و باطل را می میراند... تا آن جا که هیچ اثری از ظلم باقی نمی ماند، آن ها به نیکی امر و از ناپسند نهی می نمایند و برای خداست نهایت و عاقبت کارها.(14)

پی نوشت:

1. اسراء : 81.                        

2. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی 3 : 213، انتشارات الصدر، تهران، 1415.

3. نور : 55.

4. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی 3 : 445، پیشین.

5. بقره : 148.

6. العیّاشی محمّد بن مسعود، تفسیر العیّاشی 1 : 66، المکتبة العلمیه الإسلامیه، تهران.

7. قصص : 5.

8. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه 16 : 18، دار الکتب الاسلامیه 1374ش.

9. زمر : 69.

10. شیخ مفید، محمّد بن محمّد بن نعمان، الإرشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلّاتی، 2 : 522، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1378.

11. حدید : 17.

12. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، 5 : 288، بنیاد بعثت، تهران، 1416.

13. حج : 41.

14. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، 3 : 893، پیشین.

غیبت امام زمان (ع) و علت آن

۵۰۱ بازديد

عکاس-حسام الدین شفیعیان ================== ما چه می اندیشیم
سوال

کانال های ضد دین اشکال می کنند که شما معتقدید که چون امام زمان ترس از کشته شدن دارد غائب شده است و می گویند امامی که میترسد چگونه می خواهد حق مظلومان را از ظالمین بگیرد؟

پاسخ

یکی از حکمت های ظاهری غیبت امام عصر در امان ماندن از گزند بدخواهان و ستمگران است.

امام صادق علیه السلام فرمود:

« همانا برای قائم پیش از آن که قیام کند غیبتی است چرا که در هراس است و حضرت اشاره به شکم خود کرد یعنی بیم کشته شدن دارد»[1]

در این شکی نیست که یکی از ویژگی های امامان گرامی ما « شجاع » بودن آنها می باشد.

امام رضا علیه السلام فرمود:

« برای امام نشانه هایی است از جمله عالم ترین و عادل ترین و با تقواترین و حلیم ترین و شجاع ترین مردم است.. .» [2]

امام علی علیه السلام فرمود:

« لازم است که امام شجاع ترین مردم باشد زیرا رهبر مومنان است و مومنان از او الگو می گیرند»[3]

روی این حساب ما معتقدیم که امامان ما شجاع ترین انسانها بوده اند.

خوف و هراسی که به عنوان دلیل غیبت امام عصر ذکر شده است بازگشت به خوف شخصی نمی کند بلکه بازگشت به خوف دینی می کند.

امام زمان همانند سایر امامان از کشته شدن برای دین خداوند هراسی ندارد اما روشن است که اگر ایشان کشته شوند وعده الهی برای گسترس عدل و داد بر روی زمین و بر اندازی حکومت های فاسده محقق نمی شود زیرا اراده الهی به این تعلق گرفته است که این هدف را به وسیله آخرین امامان دوازده گانه محقق کند.

امام زمان خوف و هراس این را دارند که با کشته شدنشان این هدف محقق نمی شود لذا تا زمانی که این خوف و هراس باقی است و یارانی نباشند تا حضرت را یاری کنند این غیبت پایان نمی پذیرد.

بنابراین خوف و هراس امام عصر خوف و هراس دینی است نه شخصی و آنچه مذموم تلقی میشود ترس شخصی می باشد.

ملاک و معیار دین خداوند است. زمانی که ظهور دین و دستورات خداوند در ظاهر شدن و قیام امامان بوده است آنان بدون هیچ ترسی بر جان قیام کرده اند و زمانی که مصالح دینی اقتضاء غیبت را داشته آنان از قیام خود داری کرده اند چنان که پیامبر گرامی در غار حراء برای حفظ شدن از گزند مشرکین پنهان شدند زیرا ایشان خوف آن را داشتند که با ظاهر شدن جانشان را از دست می دهند و نمی توانند وظائف دینی خود را به انجام بر سانند ( خوف دینی ) و الا در شجاعت پیامبر اسلام هیچ شکی نمی باشد.

پی نوشت:

[1] - الکافی ج1 ص340 -کتاب الغیبه، طوسی، ص329 -کمال الدین، ج2 ص342

[2] - معانی الاخبار ص35 -بحار الانوار ج25 ص116

[3] - بحار الانوار ج25 ص164

ضرورت بر غیبت امام زمان عج

۴۹۷ بازديد


سوال

 

 

چه مانعی داشت که امام مهدی علیه السلام در آخر الزمان متولد می شد، تا دیگر نیازی به غیبت آن حضرت نباشد؟

 

 

پاسخ

 

 

یکی از شبهات و به ظاهر اشکالاتی که از ناحیه مخالفان شیعه درباره وجود مقدس امام زمان علیه السلام مطرح شده و به آن دامن زده می شود این است که ما قبول می کنیم که : اصل وجود مهدی را، باید از موضوعات مسلم اسلام دانست که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله ظهورش را بشارت داده است. ولی چه مانعی دارد بگوئیم مهدی موعود، هنوز به دنیا نیامده، هر وقت اوضاع عمومی عالم، مساعد گشت، خدای متعال، یکی از اولاد پیغمبر را که بر اساس روایات نبوی قریشی و فاطمی هم هست به وجود می آورد تا برای اجرای عدالت عمومی و بسط خداپرستی و برانداختن ریشه ستم ، قیام و سیطره جهانی برای اسلام به ارمغان آورد.(1)

در پاسخ به این شبهه که سوال مورد نظر نیز به آن اشاره دارد توجه به این نکته ضروری است که یکی از مبانی و معتقدات مکتب اصیل شیعه که دلایل عقلی و روایات که ادله نقلیه می باشد آن را تایید می کند، این است که زمین هیچگاه از وجود حجت و امام مفترض الطاعة خالی نیست و چنانچه امام که مظهر انسان کامل و خلیفه الهی و واسطه فیض بین آسمان و زمین است، لحظه ای ازمیان مردم برداشته شود، نظام زندگی همه موجودات از هم گسیخته و حیات در روی زمین متلاشی می گردد. بنابراین وجود امام در تمام اعصار و لو در پرده غیبت هم چون آب حیاتی است که زمینیان در هر آن به آن نیاز مبرم دارند.

برای تبیین و تثبیت این مطلب به یک دلیل عقلی و چند روایت اشاره می کنیم:

الف. همان برهان مسلم عقلی که ضرورت بعثت انبیاء را به مقتضای لطف بی کران الهی اثبات می کند، اقتضاء دارد هرگاه پیغمبری در بین مردم موجود نبود، باید کسی و یکی از افراد انسان، جانشین و خزانه دار احکام الهی باشد و در تحمل و نگهداری و تبلیغ آنها سعی و کوشش کند. زیرا منظور حق تعالی از بعثت پیامبران و فرستادن احکام، در صورتی تحقق می پذیرد و الطافش به حد کمال می رسد که همه قوانین، بدون کم و زیاد در بین بشر محفوظ بماند. پس در مورد فقدان پیامبران، لطف خدا چنین اقتضاء دارد که یکی از افراد انسان را مسئول حفظ و تحمل احکام کند.(2) و به عبارت دیگر: عالم انسان که خلقت انسان است دارای کمال خاصی است که باید (در هر حال) به آن کمال هدایت شود. و هدایت، حجت می خواهد، و اگر حجت از بین برود، باید غایت (که همان کمال نهایی انسان است) از بین برود، و اگر غایت از بین برود فعل خدا بی غایت می شود و لغویت در خلقت لازم می آید و صدور چنین امری از خدا محال است. خداوند متعال می فرماید:(3) «ما آسمان و زمین و موجودات میان آن دو را جز به حق (و هدف دار) نیافریدیم».(4)

ب. روایات زیادی از خاندان رسالت و ائمه اطهار علیهم السلام در کتب معتبره روایی نقل شده که نه تنها انسان بلکه همه موجودات در ادامه حیات شان در روی زمین و بقاء نظام زندگی در آن، نیاز به وجود امام و خلیفه الهی دارند که برای نمونه به چند حدیث اشاره می کنیم:

1.ابوحمزه می گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم: آیا زمین، بدون وجود امام باقی می ماند؟ فرمود: اگر زمین بی امام گردد، فرو خواهد ریخت.»(5)

2. وشّاء می گوید: خدمت حضرت اباالحسن امام رضا علیه السلام عرض کردم: آیا زمین، بی امام می ماند؟ فرمود: نه. گفتم: برای ما روایت شده که زمین بی امام نمی گردد، مگر آن که خدا، بر بندگانش غضب کند. پس آن جناب فرمود: زمین بی امام نمی گردد و گرنه فرو خواهد رفت.»(6)

3.از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: اگر در زمین بیش از دو نفر موجود نباشد، یکی از آنان حتماً حجت (امام) خواهد بود...(7).

4. از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: « به خدا سوگند! از آن وقتی که خدا آدم را قبض روح کرده، تاکنون، هرگز زمین را بی امامی که مردم به واسطه او هدایت یابند، رها نکرده است و اوست حجت خدا بر بندگانش. زمین هرگز بی امام باقی نمی ماند، تا خدا بر بندگانش حجتی داشته باشد.»(8)

پس اولاً با برهان عقلی و نقلی به اثبات رسیده است که: هیچ عصر و زمانی، از وجود امام خالی نبوده، و فقدان امام، با انقراض نوع انسان، و بلکه حیات در روی زمین، همراه خواهد بود، بنابراین عصر ما و هیچ عصری از وجود امام خالی نیست. و ثانیاً وجود مهدی علیه السلام از راه اخبار و احادیث پیغمبر و اهل بیت اش، ثابت شده است. پس تعریف و وصف او را نیز ما باید از اخبار استفاده کنیم. خوشبختانه، تمام نشانه ها و مشخصات آن وجود مقدس و زمان ولادت اش، بدون هیچ ابهامی و اجمالی، در احادیث معتبره، موجود است. و جایی برای این شبهه که در سوال به آن اشاره شد باقی نمی ماند.

پی نوشت:                                   

1. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص 80.

2. همان.

3. رخشاد، محمد حسین، در محضر علامه طباطبایی، ص 89.

4. حجر : 85.

5. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج 1، ص 179.

6. همان، باب انه لو لم یبق فی الارض...، ح 1.

7. همان، باب ان الارض لا تخلو من حجة، ح 8.

8. همان، ص 193، باب ان الائمه ولاة امر الله.

منفعت امام در زمان غیبت

۴۹۴ بازديد


سوال

 

 

وجود امامی که غایب است چگونه موجب دلگرمی مؤمنین می شود؟

 

 

پاسخ

 

 

غیبت امام زمان(عج) به معنای انقطاع مطلق آن حضرت از مردم و جهان نیست. بلکه غیبت به معنای پنهان بودن حضرت از انظار عمومی است یعنی حضرت در شرایط غیبت ضمن اشتغال به امور شخصی به طور ناشناس در جامعه حضور دارد و حوادث و رخدادهای اجتماعی و مشکلات مردم را به طور کامل زیر نظر دارد و خصوصاً نسبت به شیعیان و دوستانش عنایت خاصی دارد و از وضع آنان باخبر است و مراقبت می نماید. چنانکه خود حضرت در یکی از توقیعاتش به شیخ مفید (ره) می نویسد: «ما شما را رها نکرده و در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم, پس تقوی پیشه کنید و ما را یاری نمائید تا از فتنه هایی که به شما روی می آورد، شما را نجات بخشیم... »(1)

بنابراین مخفی بودن از انظار عمومی به این معنا نیست که مردم نیز از آن حضرت پنهان باشند بلکه حضرت در شرایط غیبت نیز همانند شرایط حضور از حوادث جامعه آگاه است و نسبت به کلیه امور جاری اشراف کامل دارد از شادی و پیروزی مسلمانان شاد می شود و از مشکلات و گرفتاری آنان غمگین می گردد و تا جایی که با فلسفه غیبت منافات نداشته باشد به اذن الهی به رتق و فتق امور می پردازد.

به همین جهت وقتی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در مورد آثار و فوائد امام مهدی در عصر غیبت سوال گردید، در پاسخ فرمود: «والذی بعثنی بالنبوة انهم ینتفعون به و یستضیئون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب.»(2) قسم به آن خدای که من را به پیامبری مبعوث فرمود، مردم در آن زمان همانند آفتاب در پس پرده ابر از وجود مهدی ـ علیه السلام ـ بهره می برند و از نور ولایت او نورانی می گردند.

خود حضرت نیز می فرماید: مردم از وجود من همانند آفتاب پس ابر سود می جویند و من سبب آرامش و امنیت مردم روی زمین هستم همانگونه که ستارگان امان اهل آسمانند.»(3)

این روایات گویای اشراف و حمایت حضرت ولی عصر(عج) از مومنین و دوستداران اهل بیت(ع) است و طبیعی است که اشراف و حمایت غائبانه آن حضرت مایه آرامش و تقویت روحی شیعیان و مسلمانان خواهند بود.

بنابراین خود این باور و ایمان به چنین امام حی و حاضری که ملجاء و پناهگاه مظلومین و حافظ دین و شریعت است موجب دلگرمی و قوت قلب طرفداران آن حضرت و مانع از یأس و ناامیدی آنان می باشد. این اعتقاد باعث مقاومت شیعیان در برابر ظلم و جور و تقویت روحیه عدالت خواهی و دشمن ستیزی آنان می گردد.

این اعتقاد موجب می شود که جامعه شیعی و پیروان آن حضرت، خود را همواره متکی به یک پایگاه قوی و نیرومندی بدانند که سرانجام و آینده جهان بشریت را رقم خواهند زد و شاداب و پرنشاط خود را برای هر گونه ایثار و فداکاری آماده نموده و برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی بر تلاش بی وقفه و پایدار خود بیافزایند.

از این نظر وجود امام غائب ـ علیه السلام ـ قطع نظر از فوائد بی شماری دیگری که دارد، مهم ترین عامل استحکام روحی و دلگرمی شیعیان و منتظران حضرت به شمار می آید و انگیزه مبارزه برای استقرار عدل و قسط و رسیدن به عصر شکوهمند ظهور را در جان آنان بارور می سازد. دقیقاً همین روحیه و اعتقاد زنده، تفکر پویای شیعی را از دیگران متمایز نموده است و باعث بقاء رشد و بالندگی روز افزون جامعه شیعی گردیده است.

پی نوشت:                                                        

1. طبرسی، ابومنصور، الاحتجاج، مشهد، انتشارات سعید، نشر مرتضی، ج2،‌ ص497.

2. قندوزی، ینابیع الموده، بیروت، موسسة الاعلمی، ج3، ص170.

3. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ص485.

امام زمان (عج) در کلام پیامبر (ص)

۴۹۹ بازديد


سوال

 

 

آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) در مورد امام زمان ( علیه السلام) سخن گفته بود؟

 

 

پاسخ

 

 

روایات بسیاری از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) راجع به وجود نازنین امام زمان (ع) وارد شده که این روایات هم در منابع اهل سنت و هم در منابع شیعه وجود دارد. این روایات از کتب مختلف در کتابی به نام «منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر» جمع آوری شده است. این روایات را به طور کلی می توان به سه بخش تقسیم کرد، ما برای نمونه از هر بخش تنها چند مورد را ذکر می کنیم و شما را به مطالعه بیشتر در این زمینه دعوت می کنیم:

                          

  1. ۱. روایاتی که حضرت به طور کلی فرموده اند از فرزندان من شخصی در آخر الزمان قیام خواهد کرد.

پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «زمانه تمام نگردد تا اینکه مردی از اهل بیت من مالک زمین گردد. نام او نام من است، زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد همچنانکه از ظلم و جور پر شده بود».(1)

و نیز از آن حضرت نقل شده که: «آخر الزمان مردی از فرزندان من خروج می کند که اسمش، اسم من است و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد همچنان که از ظلم و جور پر شده بود».(2) و در حدیث دیگر فرمود:

«مردی از اهل بیت من خروج خواهد کرد، او به سنت من عمل خواهد کرد، خداوند برکت آسمان ها را بر او نازل خواهد کرد، زمین را پر از عدل خواهد کرد...».(3)

 

  1. ۱. دسته دوم روایاتی هستند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نام مبارک امام زمان (ع) را برده و از غیبت و ظهور او خبر داده است. در رابطه با دسته اول و دوم در این کتاب چهارصد و هفت روایت آمده است.

حضرت فرمودند: «مهدی از فرزندان من است، اسمش، اسم من است و کنیه اش کنیه من، شبیه ترین مردم به من است خَلقا و خُلقا، برای او غیبتی است و یک حیرتی که مردم امت من به گمراهی می افتند، سپس مانند خورشید فروزان می آید، و زمین را پر از عدل و داد می کند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده بود».(4)

و نیز از حضرت نقل شده که «قائم از فرزندان من است، او هم نام من است، کنیه او کنیه من است، شمائل او شمائل من است، سنت او سنت من است، مردم را به ملت و شریعت من می خواند، مردم را به کتاب خدا دعوت می کند، هر کس او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و هر کس او را عصیان کند مرا عصیان کرده است و هر کس او را در غیبتش انکار کند مرا انکار کرده و هر کس او را تکذیب بکند مرا تکذیب کرده است، و هر کس او را تصدیق کند مرا تصدیق کرده است».(5)

و نیز از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود: «مهدی از ما اهل بیت است».(6) و بالاخره اینکه آن حضرت به دخترش فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «پیغمبر امت ما بهترین پیغمبران است و او پدرت است، شهید ما بهترین شهداست که او عموی پدرت حمزه است و... و مهدی نیز از ماست».

 

  1. ۱. دسته سوم روایات، روایاتی هستند که در ان پیامبر(ع) به خصوصیات ظاهری و جسمی حضرت اشاره کرده اند:

حضرت فرمودند: «مهدی مردی از فرزندان من است، صورتش مانند ستاره درخشان می درخشد رنگش عربی (گندم گون) و جسم او مانند فرزندان ابراهیم، و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، تمام خلایق اهل زمین و آسمان حتی پرندگان از خلافت او راضی شوند».(7)

حال با توجه به این روایات آیا باز شک و شبهه ای راجع به وجود حضرت می تواند وجود داشته باشد.

 

پی نوشت:

  1. ۱. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، انتشارات سلمان فارسی، 1422ق، ح2، ص126.

  2. ۲. همان، ص132.

  3. ۳. همان، ص132

  4. ۴. همان، ص133.

  5. ۵. همان، ص134.

  6. ۶. همان، 127.

  7. ۷. همان، ص137.