حسام الدین شفیعیان

مارک زاکربرگ که 13 سال پیش تحصیل در هاروارد را به منظور توسعه ی فیس بوک رها کرد، به زودی برای دریافت مدرک افتخاری به این دانشگاه باز می‌گردد. مارک زاکربرگ فردی است که تحصیل در دانشگاه هاروارد را نیمه کاره رها کرده است.

مارک زاکربرگ به کوررنگی مبتلاست؛ کوررنگی قرمز و سبز. او در دیدن و تشخیص این دو رنگ مشکل دارد و احتمالا به همین خاطر است که رنگ غالب در پلت فرم فیس بوک ،رنگ آبی است.

او به زبان‌های فرانسه، عبری، چینی، لاتین و یونانی باستان تسلط دارد 

 ابداع روش‌‌هایی نوین در روابط بین انسان‌‌ها، حرکت‌‌های انقلابی، گردش اطلاعات و محافظه‌کاری از علاقمندی‌های او هستند. 
در سال 2008، مجله فوربس مارک زاکربرگ را جوانترین میلیاردر که ثروتش را شخصا کسب کرده معرفی کرد و ثروت او را 6/9 میلیارد دلار تخمین زده‌ است. در حال حاضر دارایی خالص مارک زاکربرگ، که در حدود هفده و نیم میلیارد دلار برآورد شده، او را به یکی از جوانترین میلیاردرهای جهان تبدیل کرده است.
مارک زاکربرگ ترجیح می‌دهد به جای آنکه سرمایه‌اش را با خرید لباس‌ها و ماشین‌های گران قیمت به نمایش بگذارد، برای خود فضایی خصوصی مانند یک جزیره بخرد. ‌‌وی 45 میلیون دلار هزینه کرده تا در پالوآلتو خانه‌ای به مساحت 500 متر بخرد و علاوه بر آن، تمام زمین‌های اطراف را هم در اختیار دارد

در سال 2003 مارک با پریسیلا چن یک پناهنده چینی آشنا شد که این آشنایی منجر به ازدواج آنها در 19 می 2012 یعنی یک روز پس از عمومی شدن سهام شرکت در یک مراسم خصوصی شد. حدود صد نفر در مراسمی دعوت شدند که فکر می‌کردند جشن فارغ‌التحصیلی چن باشد؛ ولی با جاری‌شدن خطبه‌ عقد این دو نفر مواجه شدند.

مارک و چن ماه عسل را در ایتالیا گذراندند. با جت شخصی‌شان به سوی ایتالیا پرواز کردند و در هتل 5 وب ‌ای که اتاق‌های آن حداقل شبی 800 یورو کرایه داده می‌شد ماندند. آنها معمولا دو هفته آخر دسامبر را به چین سفر می‌کنند تا خانواده چن را ببینند
جالب است بدانید که خالق و مشوق شبکه‌های اجتماعی، خود علاقه‌ چندانی به اشتراک‌گذاری زندگی خصوصی خود ندارد و اطلاعات کمی از خود و خانواده‌اش در دسترس است
زاکربرگ یک یهودی‌زاده است ولی به اذعان خود مدتی خداناباور شده‌بود. اما وی در پست فیسبوکی خود به مناسبت کریسمس 2017 از بازگشت خود به سمت خدا و مذهب خبر داد و نوشت: «کریسمس مبارک! عید اخلاص مبارک! از طرف من، پریسیلا و مکس. من یک یهودی به دنیا آمدم و زمانی که بزرگتر شدم به شک افتادم. اما اکنون بر این باورم که مذهب خیلی اهمیت دارد.

رسوایی‌های فیس بوک همه را دلزده کرده است. یکی از این افراد آرون سوروکین  فیلمنامه‌نویس است. او که فیلمنامه «شبکه اجتماعی» را نوشته در نامه‌ای سرگشاده خطاب به زاکربرگ او را متهم می کند که دیوانه‌وار دروغ می گوید. 

 پس از آنکه فیس بوک اعلام کرد تبلیغات سیاسی را در پلتفرم خود منع نمی کند، با واکنش های مختلفی روبرو شد. نامه آرون سوروکین نیز در روزنامه نیویورک تایمز  چاپ شد. او در این نامه نوشته : من اعتقاد تو به آزادی بیان را درک می کنم.  اما نمی توان انتظار داشت این وضعیت( اجازه انتشار تبلیغات سیاسی در پلتفرم) نتایج دلخواهی برای ما  به بار بیاورد.  ترویج دروغ های دیوانه وار روی مهم ترین تصمیم زندگی افراد تاثیر می گذارد. این دروغ ها تاثیر بسیار واقعی و خطرناک روی انتخابات و زندگی ما و فرزندانمان دارند.

او در ادامه اشاره کرد اجازه نشر تبلیغات سیاسی در فیس بوک دفاع از آزادی بیان نیست بلکه اهانت به حقیقت به شمار می رود.

حتی پس از آنکه مارک زاکربرگ در برابر کنگره شهادت داد، سوروکین درباره او گفت: اگر از نگاه تاجرمابانه او درباره کنترل حقایق مطلع بودم پایان فیلم شبکه اجتماعی را طور دیگری تغییر می دادم.

به نقل از دیلی میل، فیس‌بوک با انتقادات زیادی از حفظ نکردن حریم خصوصی کاربران گرفته تا عدم اطلاع رسانی روبرو است. بیشتر این انتقادات نیز مارک زاکربرگ مدیر ارشد اجرایی این شرکت را هدف گرفته است.

در همین راستا به نظر می‌رسد تهدیدهای امنیتی علیه زاکربرگ یکی از نگرانی‌های اصلی این شرکت باشد، به طوری که سالانه مبلغ ۱۰ میلیون دلار برای حفاظت از او صرف می‌شود.

به نوشته بیزینس اینسایدر، یکی از افراد آگاه به امر این خبر را فاش کرده است.

بودجه ۱۰ میلیون دلاری حفاظت از مدیر ارشد فیس‌بوک برای یک تیم حفاظت شخصی ۷۰ نفره و البته یک تونل فرار و یک اتاق کنفرانس ضد گلوله و موارد دیگر صرف می‌شود.

رهبر این تیم امنیتی «جیل لوین جونز» یکی از افسران سابق سازمان جاسوسی آمریکا است که از «شریل سندبرگ» دیگر مدیر ارشد این شرکت نیز محافظت می‌کند. سندبرگ و زاکربرگ تنها مدیران ارشد فیس‌بوک هستند که از حفاظت ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته بهره می‌برند.

فیلیپ در ۱۶۰۵ در والادولید اسپانیا زاده شد. پدرش فیلیپ سوم، پادشاه وقت اسپانیا بود و فیلیپ پس از او با عنوان فیلیپ چهارم در ۱۶۲۱ به پادشاهی رسید.^[۲] فیلیپ فردی باهوش بود اما بی‌علاقگی او به امور کشور^[۱] سبب شد تا همچون پدرش اجازه دهد تا زمام حکومتش را خاصگان دربار در در دست گیرند

زوال سیاسی و اقتصادی اسپانیا در دوران زمامداری فیلیپ چهارم نیز ادامه داشت. افزایش حضور این کشور در جنگ‌های سی‌ساله که بار دیگر از ۱۶۲۱ در هلند از سر گرفته شده بود و شروع جنگ با فرانسه در ۱۶۲۲بر سر مسئلهٔ والتلینا^[۱] سبب افزایش فاجعه‌بار مخارج اسپانیا شد به‌طوری که دولت این کشور در ۱۶۲۷ مجبور گردید اعلام ورشکستگی نماید.^[۳] با این‌حال آن‌ها همچنان به تلاش‌های جنگی خود ادامه داده و در فاصلهٔ ۱۶۲۸ تا ۱۶۳۱ درگیر عملیات نظامی مانتووا شدند که به افزایش تخاصم با فرانسه در ۱۶۳۵ انجامید.^[۳] نیروهای اسپانیایی نخست تا نزدیکی پاریس پیشروی کردند اما دیری نپایید که شرایط علیه آنان تغییر یافت. تلاش‌های نافرجام کنت اولیوارس برای تأمین هزینه‌های جنگ باعث بروز مخالفت و قیام‌هایی شد و کاتالونیا در ۱۶۴۰ علناً سر به شورش برداشت. آنان نمایندهٔ پادشاه را کشتند و از کمک فرانسه در مبارزه علیه دولت کاستیا استقبال نمودند.^[۳] کمی بعد پرتغال نیز سر به شورش برداشت و استقلال خود از اسپانیا را اعلام کرد

فیلیپ در ژانویهٔ ۱۶۴۳ از جبههٔ جنگ در آراگون بازدید کرد و پس از آن با خلع اولیوارس اعلام نمود که خود به‌تنهایی می‌تواند کشور را اداره نماید. بااین‌حال دیری نپایید که او دون لوئیس دارو، خواهرزادهٔ اولیوارس را به خدمت گرفت.^[۳] در ۱۹ مهٔ ۱۶۴۳ فرانسه موفق به درهم‌شکستن پیاده‌نظام اسپانیا شد. این پیاده‌نظام از آغاز سدهٔ شانزدهم تا آن زمان به‌عنوان بهترین در اروپا شناخته می‌شد و شکست آن نشانهٔ سقوط اسپانیا به‌عنوان یک قدرت نظامی بود.

در ۱۶۴۴ نخستین همسر فیلیپ الیزابت، دختر هانری چهارم که در اسپانیا او را ایزابل می‌نامیدند درگذشت و پس از او فیلیپ با ماریا آنا، دختر فردیناند سوم، امپراتور امپراتوری مقدس روم ازدواج کرد.^[۲] در ۱۶۴۷ دومین ورشکستگی اسپانیا روی داد و در همان سال شورش‌هایی نافرجام در سیسیل و ناپل علیه حکومت آن کشور به‌وقوع پیوست. وقوع چنین رویدادهایی سبب شد تا کاردینال ریشلیوی فرانسوی که پیشتر کمک‌هایی مالی به شورشیان کاتالونیا و پرتغال کرده بود و جانشینش کاردینال مازارن مجاب شوند که فرانسه با ادامهٔ جنگی تمام‌عیار علیه اسپانیا می‌تواند سرزمین و قدرت قابل ملاحظه‌ای را در اروپا به‌چنگ آورد.^[۳] بدین ترتیب جنگ بین دو کشور علی‌رغم صلح وستفالی در ۱۶۴۸ که به‌موجب آن اسپانیا رسماً استقلال استان‌های متحده را به‌رسمیت شناخته بود ادامه یافت. در این زمان وقوع جنگی داخلی در فروند فرانسه به اسپانیا امکان داد تا نیروهای خود را بازسازی نماید اما علی‌رغم آنکه آنان توانستند کاتالونیا را در ۱۶۵۲ از فرانسه بازپس‌گیرند ورشکستی دیگری برایشان در ۱۶۵۳ رقم خورد.^[۳]

با اتحاد انگلستان کرامولی با فرانسه در جنگ علیه اسپانیا، دانکرک و جامائیکا به‌دست انگلیسی‌ها افتاد. این جنگ سرانجام در ۱۶۵۹ و با امضای پیمان صلح پیرنه که به‌موجب آن اسپانیا از حاکمیت خود بر آرتوا، مناطقی از هلند اسپانیا، روسیون و بخشی از سردانیا چشم‌پوشی می‌کرد به پایان رسید

در ۱۶۶۱ دون لوئیس دارو درگذشت و فیلیپ که پس از او سوگلی دیگری نداشت غالباً با راهبه و عارفه‌ای به‌نام ماریا ده آگردا در مورد مورد مسایل روحانی و امور کشور مشورت می‌کرد.^[۲] فیلیپ چهارم خود شاعر بود و از هنر حمایت می‌کرد. او دوست و حامی نقاش اسپانیایی دیه‌گو ولاسکزبود و فیلیپ و درباریانش در بسیاری از آثار ولاسکز به‌تصویر کشیده‌شده‌اند.^[۲]

فیلیپ چهارم در ۱۶۶۵ درگذشت و پس از او پسرش باعنوان کارلوس دوم به پادشاهی اسپانیایی رسید که به‌دلیل شکست‌های نظامی، مشکلات اقتصادی و پریشانی اجتماعی تضعیف‌شده و به یک قدرت درجه دو تبدیل شده بود.^[۲]