جمعه ۰۳ بهمن ۹۹ | ۱۳:۲۷ ۳۱۹ بازديد





پس از بعثت پیامبر (۱۳ سال پیش از هجرت)، علی(ع) نخستین مرد و خدیجه(س)، نخستین زنی بود که به پیامبر(ص) ایمان آوردند.[۲۸][۲۹] علی(ع) که در آن هنگام ده سال داشت به همراه پیامبر(ص) به صورت پنهانی و در کوههای اطراف مکه نماز میگزاردند.[۳۰][۳۱] پس از آنکه پیامبر(ص) دعوت به اسلام را در سال سوم بعثت علنی کرد، در واقعه دعوت از خویشاوندان نزدیک که به «انذار عشیره» یا «واقعه یوم الدار» معروف است، علی(ع) از وی حمایت کرد و پیامبر(ص) در پاسخ، او را برادر، وصی و جانشین خود خواند.[۳۲] در سال ششم پیش از هجرت، مسلمانان توسط مشرکان در شعب ابیطالب، محاصره شدند و از خرید و فروش و رفت و آمد منع شدند. در این دوران ابوطالب برای حفظ جان پیامبر(ص) بارها علی(ع) را در جای خواب او خواباند.[۳۳] مدتی پس از شکستهشدن محاصره، ۳ سال پیش از هجرت، علی(ع) در ۱۹ سالگی، پدرش ابوطالب را از دست داد
در شب هجرت و با آگاهی از توطئه مشرکان برای کشتن پیامبر(ص)، علی(ع)، در ۲۳ سالگی، در خوابگاه وی خوابید که به لیلة المبیت مشهور است.[۳۵] حضرت علی(ع) چند روز بعد و پس از ادای دیون پیامبر(ص) به همراه گروهی که در میانشان حضرت فاطمه(س) و فاطمه بنت اسد (مادر امام علی) نیز بودند، به مدینه رفت
در سال سوم هجری، مشرکان برای جبران شکست بدر، جنگ اُحُد را علیه مسلمانان به راه انداختند.[۴۴] علی(ع) از کسانی بود که نبرد را رها نکرد و از جان پیامبر دفاع کرد[۴۵] و گفته شده در این نبرد ۱۶ زخم برداشت.[۴۶] کلینی و طبری گفتهاند که جمله لا سَیفَ اِلّا ذوالفَقار، لا فَتی اِلّا عَلیّ را جبرئیل در این نبرد در مدح علی(ع) گفته است.[۴۷] در همین سال فرزند ارشد او، امام حسن مجتبی(ع) به دنیا آمد.[۴۸] در سال چهارم هجری، زمانی که امام علی(ع) ۲۷ ساله بود، مادرش، فاطمه بنت اسد، درگذشت.[۴۹] امام حسین(ع)، فرزند دوم علی(ع) و فاطمه(س) در همین سال به دنیا آمد.[۵۰]
امام علی(ع) در غزوات و سریههای صدر اسلام، نقش مؤثری داشت و در همه غزوات جز غزوه تبوک همراه پیامبر(ص) جنگید.[۱۷۶] امام علی(ع) در بسیاری از غزوات پرچمدار اصلی سپاه اسلام بود.[۱۷۷] او همچنین در جنگهایی که عموم مسلمانان در آن فرار کردند، در کنار پیامبر باقی ماند و به جنگ ادامه داد
مشهورترین اثر گردآوری شده از سخنان و نوشتههای امام علی(ع)، کتاب نهج البلاغه است که سید رضی از علمای قرن چهارم هجری آنها را جمعآوری کرده است. نهج البلاغه، پس از قرآن، مقدسترین متن دینی شیعه و برجستهترین متن ادبی عرب است. این کتاب در سه بخش خطبهها و نامهها و گزیدهای از سخنان کوتاه امام علی(ع) است که در موقعیتهای گوناگون بیان فرموده یا برای افراد مختلف نوشته شده است
برخی دیگر از تألیفاتی که کلام امام علی(ع) در آنها گرد آمده است، عبارتند از:
-
نثر اللآلی، نوشته ابوعلی فضل بن حسن طبرسی
-
مطلوب کل طالب من کلام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، انتخاب جاحظ، شرح رشید وطواط
-
قلائد الحکم و فرائد الکلم، گردآوری شده توسط قاضی ابویوسف یعقوب بن سلیمان اسفراینی
-
امثال الامام علی بن ابیطالب، سخنان و نامههای امام علی(ع) در کتاب صفین، نوشته نصر بن مزاحم.
-
دیوان اشعار
نوشتار اصلی: دیوان امام علی(ع)
اشعار منسوب به امام علی(ع) در یک دیوان گردآوری شده که بارها توسط ناشران مختلف منتشر شده است
مصحف علی یا مصحف امام علی(ع)، نخستین نسخه جمعآوریشده قرآن است که پس از درگذشت پیامبر (ص)، توسط امام علی(ع) آماده شد.[۳۷۵] این مصحف امروزه در دسترس نیست و بنابر روایات، به دستخط امام علی(ع) و بر اساس ترتیب نزول سورهها گردآوری شده بود. بر اساس برخی روایات، شأن نزول آیات و همچنین آیات ناسخ و منسوخ، در حاشیه این مصحف آمده بود.[۳۷۶] به باور شیعیان، مصحف امام علی(ع) در دست ائمه معصوم بوده و هماکنون نزد امام دوازدهم است.[۳۷۷]
-
مصحف فاطمه (س)
مُصْحَف فاطمه(س)، کتابی است که فرشته الهی، مطالب آن را برای حضرت فاطمه(س) بیان کرده و امام علی(ع) آنها را نوشته است.[۳۷۸] مطالب این کتاب، شامل جایگاه پیامبر(ص) در بهشت و اخبار و رویدادهای آینده است.[۳۷۹] این کتاب نزد امامان شیعه بوده و بین آنان دست به دست میشده است و دیگران بدین کتاب دسترسی نداشته و ندارند. این کتاب اکنون در دست امام زمان(عج) است
در دوران ۲۵ ساله خلفای سهگانه، امام علی(ع) تقریباً از امور سیاسی و حکومتی به دور بود و تنها به انجام خدمات علمی و اجتماعی مشغول بود؛ از جمله جمعآوری قرآنی که به مصحف امام علی(ع) مشهور شد، مشاوره به خلفا در امور گوناگون، انفاق به فقیران، خریدن حدود هزار برده و آزاد کردن آنان، کشاورزی و درختکاری، حفر قنات، ساختن مساجد از جمله مسجد فتح در مدینه، مسجدی در کنار قبر حمزه، مسجدی در میقات، و همچنین وقف اماکن و املاکی که درآمد سالانه آن تا ۴۰ هزار دینار برآورد شده است
از جمله کسانی که وصف علیبن ابی طالب علیه السلام را مکتوب کردهاند، صاحب کتاب ذخائرالعقبی است. او مینویسد: علی علیه السلام ، مردی کامل، و قد او مایل به کوتاهی بود؛ رنگ پوست او سبزه سیر، با ریشی سفید و بلند، و چشمانی سیاه و درشت. زیبا صورت، گشاده رو، بسیار متبسم. با گردنی دراز چون اُریقی نقره ای، و شانه هایی پهن و استخوانهایی چون استخوانهای شیر، و بازو و ساعدی چنان به هم پیچیده که از یکدیگر پیدا نبودند. با پنجه هایی پهن و درشت. و شکمی مایل به چاقی امّا نه به افراط، و ساق پایی ضخیم و به هم پیچیده با انتهایی باریک. عضلات ساعد نیز به هم پیچیده و کلفت و انتهایش باریک. راه رفتنش تا حدی شبیه به راه رفتن پیغمبر(ص) بود. با حالت دو، قدم به عرصه کارزار میگذاشت و در آن حال به چیزی توجه نمیکرد. نیرو و قدرتش چنان بود که همه را به شگفتی وا می داشت.
بسیار دیده شد که سواری به به چالاکی، بی هیچ زحمت و دشواری، چون کودکی شیر خوار از روی زین بر میکند و بر زمین فرو میکوبد. و چه بسیار اتفاق افتاد که مچ دست دلاوری را میگرفت، گویی جانش را گرفته است؛ و قدرت نفس کشیدن از او سلب میگردید. معروف است که با هیچ جنگاوری، هر قدر هم که نیرومند و قوی و بزرگ بوده، در میدان نبرد به مبارزه بر نخاست، مگر آنکه او را به خاک هلاک افکند.
اندامى لطیف داشت و گردنش از سپیدى، مانند تنگى از نقره بود. جلو سرش مو نداشت و محاسنش، انبوه بود. استخوان شانه استوارى، مانند استخوان شانه شیر درنده بود. بازو و بند دستش از پیچیدگى قابل تشخیص نبود. هنگام راه رفتن گامها را کشیده برمیداشت. هرگاه بازوى کسى را میگرفت، چنان بود که جان او را گرفته تا آنجا که تاب نفس کشیدن را احساس نمیکرد. دست و بند دستش، فربه بود.
ابن اثیر جزری (م 630ق) در کتاب «اسد الغابة فی معرفة الصحابة»: ابو هریره از عبد الله بن داوود از ابو الحجاج مدرک چنین روایت کرده است: در یکى از روزها دیدم که حضرت على(ع) به ایراد خطبه پرداخته است، در آن هنگام چهرهاش از همه مردم، زیباتر بود.
یکى از افراد در ضمن ملاقاتى که با رسول خدا(ص) داشت، گفت: چگونه على(ع) میتواند «لواء الحمد» را به دوش بکشد؟ رسول خدا(ص) در پاسخ فرمود: «چگونه على(ع) تاب تحمل آنرا نداشته باشد، حال آنکه خصلتهاى چندى را در اختیار دارد: 1. شکیبائیش مانند شکیبائى من است. 2. چهره زیبایش مانند چهره زیباى یوسف(ع) است. 3. نیرویش مانند نیروى جبرئیل است».
در روایتی دیگر نیز آمده است: آن حضرت انگشتانی باریک و ساعد و دستی نیرومند داشت
-
چگونه امیرالمومنین را بطین (دارای شکم بزرگ) میدانند در حالی که آنچه از طعام ایشان و شدت فعالیت و همچنین دلاوریها و تیزی ایشان در نبرد آورده شده، خلاف این امر است.
بلکه صحیحتر آن است که بگوئیم: ایشان معدن علم بوده (بحار9/12)(بطین من العلم)
-
ایشان را فاقد مو (طاس) میدانند در حالی که در زبان عرب، «اصلع» به کسی میگویند که کمی از موی جلوی سر او ریخته باشد (که در همه جوانان طبیعی است) نه اینکه تاس باشد. شواهدی تاریخی بر این امر نیز هست... (رجوع به متن عربی)
-
اینکه آن امام قدکوتاه بوده صحیح نیست چرا که از خود ایشان خلاف آن نقل شده و ...
-
تیرگیپوست نیز خلاف موارد زیادی است که در نقلهای تاریخی خود اهل سنت موجود است.
-
پس از جنگ نهروان، سپاهیان معاویة بن ابیسفیان حملاتی به مناطق تحت حکومت امام علی(ع) انجام دادند و به قتل و غارت مردم و طرفداران امام علی(ع) پرداختند.[۳۰۰] هدف از این حملات که به غارات مشهور شد، ایجاد هراس در میان هواداران امام علی(ع) و همچنین تحکیم پایههای حاکمیت معاویه دانسته شده است.[۳۰۱] برخی مورخان این نبردها را هفت مورد[۳۰۲] و برخی دیگر بیش از ده مورد دانستهاند.[۳۰۳]
حمله و غارتهای سپاه معاویه، شهرها و مناطقی چون مصر، یمن، مکه، مدینه، بصره، مدائن، حجاز و حتی تا نزدیک کوفه ادامه داشت.[۳۰۴] این حملات به گونهای طراحی شده بود که پراکنده و ناگهانی باشد و عکسالعمل سریع سپاهیان امام علی(ع) نیز کارساز نباشد.[۳۰۵]
برخی از این حملات توسط سپاهیان امام علی(ع) دفع شد[۳۰۶] و در برخی نیز سپاه شام پیش از رسیدن سپاه امام علی(ع)، به شام فرار کردند.[۳۰۷] امام علی(ع) در این دوره، از نافرمانی کوفیان گلایه کرد و آنها را مورد سرزنش قرار داد
-
علی(ع) در عصر خلافت عثمان بر خلاف گذشته، کمتر در صحنه حضور مییافت و بهندرت به مشورت و همکاری در امور حکومت میپرداخت. از اینرو هیچ گزارشی در مآخذ تاریخی مبنی بر راهنمایی و ارائه نظر در امر فتوحات از سوی امام علی(ع) وجود ندارد. علت چنین رویکردی را باید در تفاوت شیوه خلافت عثمان با خلفای پیشین دانست. عثمان با مخالفت آشکار با کتاب خدا و سنت پیامبر(ص)، تعطیلی حدود الهی، حیف و میل بیتالمال و بخششهای بیحساب و کتاب به نزدیکان و خاندان اموی، واگذاری مناصب و پستهای مهم حکومتی به خاندان بنیامیه و بنی ابیمعیط و سرانجام ضرب و شتم یاران پیامبر(ص) و تبعید آنان، از امام علی فاصله گرفت و امام به سبب صدور چنین اعمالی از عثمان که در تضاد آشکار با قرآن و سیره رسول خدا بود، به همکاری با عثمان به شیوه همکاری با خلفای پیشین حاضر نشد. با این همه، مآخذ تاریخی از حضور بعضی از یاران امیر مؤمنان همانند حذیفة بن یمان، سلمان فارسی و ـبنا بر قولیـ براء بن عازب در فتوحات دوران خلافت عثمان خبر دادهاند.[۲۶۲]
-
در زمان خلافت ابوبکر که در حدود دو سال طول کشید، علی(ع) علیرغم تمام محظورات، دستگاه خلافت را تا آنجا که رهنمودهایش را میپذیرفتند، راهنمایی میکرد. بنا بر اعتقاد علمای اهل سنّت، ابوبکر در کارهای مهم با علی(ع) مشورت میکرد،[۲۴۹] به صلاحدید او عمل میکرد و برای اینکه از مشورت او بهرهمند باشد، به او اجازه نمیداد با سایر مسلمانان از مدینه خارج شود.[۲۵۰] امام علی(ع) هر چند از پذیرفتن هر نوع منصبی احتراز میکرد، اما با وجود این، در مواردی که طرف مشورت قرار میگرفت و مصلحت اسلام و مسلمانان اقتضا میکرد، از همکاری با خلیفه ابا نداشت. یعقوبی در اینباره مینویسد: «از جمله کسانی که در زمان ابوبکر، فقه از او اخذ شد، علی بن ابیطالب بود».[۲۵۱] در زمینه جنگها و فتوحات در دوره ابوبکر، امام علی(ع) موضعی بیطرفانه یا حداکثر مشاورانه اتخاذ کرد و در هیچیک از آنها شرکت نداشت. طبق بعضی از گزارشهای تاریخی، ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظرخواهی کرد و تنها نظر علی(ع) را پذیرفت
- ۰ ۰
- ۰ نظر