دوشنبه ۲۹ دی ۹۹ | ۰۶:۴۷ ۳۸۸ بازديد









مزمور یازدهم 1 .برای سالار مغنیان، مزمور داوید بر خد.اوند توکل می دارم چرا به جانم میگویید، مثل مرغ به کوه خود بگریزید 2 .زیرا اینک شریران کمان را میکشند و تیر را بزه نهادهاند، تا بر راست دلان در تاریکی بیندازند 3 .زیرا که ارکان منهدم میشوند، و مرد عادل چه کند 4 .خد.اوند در محراب قدس خود است و کرسی خد.اوند در آسمان، چشمان او مینگرد پلکهای وی بنیآدم را می آزماید 5 .خد.اوند مرد عادل را امتحان می کند، و اما از شریر و دوستدار ظلم ذات او نفرت میدارد 6 .بر شریر دامها و آتش و کبریت خواهد بارانید، و باد مسموم حصة پیاله ایشان خواهد بود 7 .زیرا خد.اوند عادل است و عدالت را دوست میدارد، و راستان روی او را خواهند دید
.......
مزمور دوازدهم 1 .برای سالار مغنیان بر شمینیت، مزمور داوید 2 .ای خد.اوند نجات بده زیرا که مردم متقی نابود شدهاند، و امناء از میان بنیآدم نایاب گردیدهاند 3 .همه به یکدیگر دروغ میگویند، به لبهای چاپلوس و دل منافق سخن میرانند 4 .خد.اوند همة لبهای چاپلوس را منقطع خواهد ساخت، و هر زبانی را که سخنان تکبرآمیز بگوید 5 .که میگویند بزبان خویش غالب میآییم، لبهای ما با ما است، کیست که بر ما مسلط باشد 6 .خد.اوند میگوید به سبب غارت مسکینان و نالة فقیران اینک برمیخیزم، و او را در نجاتی که برای آن آه میکشد برپا خواهم داشت 7 .کلام خد.اوند کلام پاکی است، نقرة مصفای در قال زمین که هفت مرتبه پاک شده است 8 .تو ای خد.اوند ایشان را محافظت خواهی نمود، از این دوره و تا به ابد محافظت خواهی فرمود 9 .شریران بهر جانب میخرامند، وقتی که پلیدی در بنیآدم اوج میگیرد
.............
مزمور سیزدهم 1 .برای سالار مغنیان، مزمور داوید 2 .ای خد.اوند تا به کی، آیا تا ابد مرا فراموش میکنی، تا به کی روی خود را از من خواهی پوشانید 3 .تا به کی برای جان خویش تدبیر کنم و در دلم هر روزه غم باشد، تا به کی دشمنم بر من سرافراشته شود 4 .ای خد.اوند خدای من نظر کرده مرا مستجاب فرما، چشمان مرا روشن کن مبادا به خواب مرگ بروم 5 .مبادا دشمنم گوید بر او غالب آمدم، و مخالفانم از پریشانیم شادی نمایند 6 .و اما من به رحمت تو توکل میدارم، دل من در نجات تو شادی خواهد کرد برای خد.اوند سرود خواهم خواند، زیرا که به من احسان نموده است
- ۰ ۰
- ۰ نظر