یکشنبه ۲۸ دی ۹۹ | ۰۰:۵۴ ۴۰۵ بازديد



حضرت داوود علیه السلام از انبیاء بنی اسرائیل است که در آیاتی از قرآن مورد توصیف واقع شده است. کتاب آسمانی او زبور نام داشت. کشته شدن جالوت توسط او در زمانی که او در سپاه طالوت قرار داشت از رویدادهای برجسته زندگی اوست که قرآن نیز به آن اشاره دارد. او پس از مرگ طالوت حکومت بنی اسرائیل را بر عهده داشت. مطابق با قرآن او قدرت هاى معنوى ویژهای داشته و با خداوند رابطه مستحکمی داشته است و در هر شامگاه و صبحگاه موجودات و طبیعت نیز با او در تسبیح خدا همراه میشدند.
کلمه داود یا داوید به معناى محبوب مىباشد. حضرت داود (ع) از انبیاء و پادشاهان بنى اسرائیل است که در حدود 972 قبل از میلاد مىزیسته است. وى پدر حضرت سلیمان (ع) و داماد طالوت و جانشین وى و چهاردهمین نسل حضرت ابراهیم (ع) است.[۱] نسب او چنین نقل شده است: داوود بن ایشى بن عوید بن باعز بن سلمون بن نحشون بن عمى نادب بن رام بن حصرون بن فارص بن یهوذا بن یعقوب بن إسحاق بن ابراهیم .[۲]
حضرت داود (ع) پس از مرگ طالوت (پادشاه شام)، پادشاه بنی اسرائیل شد. داوود علیه السلام هفت سال با دشمنان جنگید و سپس در اورشلیم استقرار یافت. او قواعد پرستش را منظم ساخت و حکومتى عادلانه آمیخته با حکمت ایجاد کرد. حکمت و غیرت او حکومت یهود را توانمند ساخت و صنعت زرهسازى و مهارت جنگىاش او را بر دشمنان پیروز گرداند و سرزمین آنان را از دریاى سرخ و مصر تا رود فرات گسترش داد.[۳]
حضرت داوود در قرآن
نام حضرت داوود شانزده بار در قرآن آمده است. در سوره های: بقره ، نساء ، مائده ، انعام ، اسراء ، انبیاء ، نمل ، سبا و ص.
قرآن به موارد زیر در مورد حضرت داود اشاره نموده است:
-
اعطای زبور به داوود علیه السلام: «وَ رَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا»: و پروردگار تو به هر که و هر چه در آسمانها و زمین است داناتر است و در حقیقت بعضى از انبیاء را بر بعضى برترى بخشیدیم و به داوود زبور دادیم. (سوره اسراء، آیه 55)
-
داوری حضرت داوود علیه السلام: «وَ دَاوُودَ وَ سُلَیْمَانَ إِذْ یَحْکُمَانِ فِی الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ کُنَّا لِحُکْمِهِمْ شَاهِدِینَ»: و داوود و سلیمان را یاد کن هنگامى که درباره آن کشتزار که گوسفندان مردم شب هنگام در آن چریده بودند داورى مى کردند و ما شاهد داورى آنان بودیم. (سوره انبیاء، آیه 78)
-
علم و دانش حضرت داوود علیه السلام: «وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَ سُلَیْمَانَ عِلْمًا وَ قَالَا الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ»: و به راستى به داوود و سلیمان دانشى عطا کردیم و آن دو گفتند ستایش خدایى را که ما را بر بسیارى از بندگان باایمانش برترى داده است. (سوره نمل، آیه 15)
-
اعطای قدرت هاى مادی و معنوى از طرف خدا به او: آیه های 17 تا 29 سوره ص:
-
« اِصبِر عَلى ما یَقولونَ واذکُر عَبدَنا داوودَ ذَاالاَیدِ اِنَّهُ اَوّاب × إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ × وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ × وَ شَدَدْنا مُلْکَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ...»: بر آنچه مىگویند شکیبا باش ، و بنده ما داود را که دارنده قدرت [ در دانش و حکومت ] بود یاد کن . او بسیار رجوع کننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. × ما کوه ها را مسخر کردیم که با او هر شامگاه و صبحگاه (خدا را) تسبیح مى گفتند. × و پرندگان را به گرد او درآورده (رام کردیم) که هر یک (از کوه ها و مرغان به آواى تسبیح و تقدیس او) به سوى خدا بازگشت بسیار داشتند. × و سلطنت او را (به زیادى عده و عده) تقویت نمودیم و او را حکمت (دانش هاى عقلى و اجتماعى و شرایع دینى) و سخنانى فیصله دهنده (میان حق و باطل) عطا کردیم.
قتل جالوت توسط داوود علیه السلام
مطابق با قرآن پیامبر وقتِ بنی اسرائیل ــ که در تورات نام او سموئیل ذکر شده ــ به فرمان خدا طالوت را برای جنگ با فلسطینیان به پادشاهی برگزید. و سپاهی تحت فرماندهی وی را راهی جنگ با جالوت و سپاهیانش نمود. به هنگام مواجهه دو سپاه، بیشتر سپاهیان طالوت از مقاومت در برابر جالوت و سپاهیانش اظهار ناتوانی کردند ولى کسانى که به تعبیر قرآن یقین داشتند ملاقات کننده خدا هستند، گفتند: چه بسا گروه اندکى که به توفیق خدا بر گروه بسیارى پیروز شدند، و از خدا طلبت نصرت و پیروزی کردند. مطابق با آنچه در قرآن آمده آنها به توفیق الهی در این جنگ پیروز شدند و داود جالوت را کشت ، و خدا او را فرمانروایى و حکمت داد، و از آنچه مىخواست به او آموخت.[۴]
امام صادق علیه السلام می فرماید: خداى علیم به پیامبر بنى اسرائیل وحى کرد: آن کسى جالوت را خواهد کشت که زره حضرت موسی به اندازه اندام او باشد. و وى مردى است از فرزندان لاوى بن یعقوب به نام داوود بن ایشا و گوسفند چران است. ایشا داراى ده پسر بود که حضرت داوود کوچکتر از همه بود. هنگامى که خدا طالوت را براى پادشاهى بنى اسرائیل برانگیخت و وى آنان را براى جنگ با جالوت جمع آورى نمود نزد ایشا فرستاد و گفت: فرزندان خود را براى کارزار حاضر کن.
وقتى آنان حاضر شدند طالوت زره حضرت موسى را بر تن هر یک از ایشان که پوشانید یا بلند بود، یا کوتاه! طالوت به: ایشا گفت: آیا فرزندى دارى که او را بجاى گذاشته باشى؟ گفت: آرى، کوچکترین فرزندم را بجاى نهاده ام تا گوسفندان را بچراند.
طالوت به دنبال داوود فرستاد تا آمد. هنگامى که حضرت داوود خواست بیاید فلاخن خود را نیز به همراه آورد. حضرت داوود می گوید: در بین راه هر یک از سه عدد سنگ می گفتند: اى داوود مرا برگیر. آن بزرگوار آن ها را برگرفت و در میان توبره خود نهاد، آن سنگ ها، سنگ فیروزه بودند. حضرت داوود مردى پرجست و خیز و نیرومند و قوى بود. وقتى آن حضرت نزد طالوت آمد و طالوت زره حضرت موسى را بر بدن وى پوشانید به اندازه قامتش درآمد.
حضرت داوود آمد و در برابر جالوت قرار گرفت. جالوت بر پشت فیل سوار بود و تاجى بر سر داشت و یاقوتى که می درخشید بر پیشانیش بود و سپاهش در مقابلش قرار داشتند. حضرت داوود یکى از آن سنگ ها را برگرفت و به میمنه سپاه جالوت انداخت و آنان شکست خوردند. بعدا سنگ دیگرى به میسره لشکر جالوت پرتاب نمود و ایشان هم شکست خوردند. سپس سومین سنگ را بسوى جالوت انداخت و آن سنگ پس از این که به پیشانى جالوت در موضع یاقوت رسید به مغز سرش اصابت کرد و جالوت را نقش زمین نمود.[۵]
داستان قضاوت حضرت داوود علیه السلام
داوود علیه السلام، داورى عادل در رسیدگى به دعاوی مردم عصر خود بود. داستانی در این مورد در سوره ص چنین آمده است:
وَ هَلْ أَتاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ (21) إِذْ دَخَلُوا عَلى داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى بَعْضُنا عَلى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى سَواءِ الصِّراطِ (22) إِنَّ هذا أَخی لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِیَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَکْفِلْنیها وَ عَزَّنی فِی الْخِطابِ (23) قالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤالِ نَعْجَتِکَ إِلى نِعاجِهِ وَ إِنَّ کَثیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغی بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلیلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راکِعاً وَ أَنابَ (24) فَغَفَرْنا لَهُ ذلِکَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ (25)
آیا خبر مهم آن دادخواهان هنگامى که از دیوار بلند نمازخانه او بالا رفتند به تو رسیده است ؟(21)
زمانى که [ به طور ناگهانى ] بر داود وارد شدند ، و او از آنان هراسان شد ، گفتند : نترس [ ما ] دو گروه دادخواه و شاکى هستیم که یکى از ما بر دیگرى ستم کرده است ؛ بنابراین میان ما به حق داورى کن و [ در داوریت ] ستم روا مدار ، و ما را به راه راست راهنمایى کن .(22)
این برادر من است ، نود و نه میش دارد و من یک میش دارم ، گفته: این یکى را هم به من واگذار . و در گفتگو مرا مغلوب ساخت .(23)
گفت : یقیناً او با درخواست افزودن میش تو به میشهاى خود بر تو ستم روا داشته است ، و قطعاً بسیارى از معاشران و شریکان به یکدیگر ستم مىکنند ، به جز کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند و اینان اندکاند . داود دانست که ما او را [ در این حادثه ] آزمودهایم ، در نتیجه از پروردگارش درخواست آمرزش کرد و بىدرنگ به حالت خضوع به رو در افتاد و به خدا بازگشت .(24)
و ما او را در این [ داورى ] آمرزیدیم ، بىتردید او نزد ما منزلتى بلند و سرانجامى نیکو دارد .(25)
داستان ساختگی تورات در مورد حضرت داوود
درباره حضرت داوود علیه السلام قصهاى را نقل کردهاند که ناپسند بوده و موافق با مقام نبوت نمىباشد میگویند که: حضرت داوود بسیار نماز مىخواند و مىگفت: خدایا! تو ابراهیم را بر من فضیلت دادى و او را به عنوان خلیل انتخاب کردى و موسى را بر من فضیلت دادى و او را (کلیم) گردانیدى! خداوند فرمود: اى داوود! ما ایشان را آزمایش کردیم و به این مقام رسانیدیم ولى تو را به مانند آنان آزمایش نکردیم، اگر بخواهى تو را هم امتحان مى کنیم؟
داوود گفت: آرى مرا هم امتحان کن، پس روزى که او در محرابش بود کبوترى به چشمش خورد و خواست او را بگیرد، کبوتر به پنجره پرستشگاه پرید و داوود به دنبال آن به پنجره درآمد در این هنگام چشمش به زن «اوریا» افتاد که او خود را مى شست، پس دل به او بست و تصمیم گرفت با او ازدواج کند. در یکى از جنگ ها دستور داد که «اوریا» در پیشاپیش جبهه جلوتر از «تابوت سکینه» مشغول مبارزه شود، «اوریا» نیز چنین کرد و کشته شد، و چون عده وى تمام شد با همسر او ازدواج کرد و «سلیمان» از او زاده شد، روزگار به کام داوود مى گذشت تا روزى که در محراب خود مشغول عبادت بود، دو مرد را مشاهده کرد و از آنان هراسید، آن دو به وى گفتند: نترس ما دو خصم هستیم که بعضى بر بعض دیگر ستم کرده و آمده ایم که تو درباره ما قضاوت کنى! یکى از آن دو مرد به دیگرى نگاه کرده و خندید، در این هنگام «داوود» متوجه شد آن دو مرد دو فرشته مى باشند که خداوند به صورت دو خصم فرستاده تا «داوود» را بر لغزش او متوجه کنند، پس در این هنگام توبه کرده و گریه نمود تا جایى که از آب چشم او گیاهى روئیده شد.
از امام رضا(علیهالسلام) در مورد حقیقت این ماجرا سوال شد، فرمودند: در عصر داود حکم چنین بود که اگر زنى شوهرش مى مرد و یا کشته مى شد، دیگر حق نداشت شوهرى دیگر اختیار کند، و اولین کسى که خدا این حکم را برایش بر داشت و به او اجازه داد تا با زن شوهر مرده ازدواج کند، داود (علیهالسلام) بود که با همسر اوریا بعد از کشته شدن او و گذشتن عده ازدواج کرد، و این بر مردم آن روز گران آمد. ثمره ازدواج داوود با همسر اوریا (سلیمان نبی) بود که خداوند به آنها عنایت فرمود.
و در امالى صدوق از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده که به علقمه فرمود: انسان نمى تواند رضایت همه مردم را به دست آورد و نیز نمی تواند زبان آنان را کنترل کند همین مردم بودند که به داود(علیهالسلام) نسبت دادند که: مرغى را دنبال کرد تا جایى که نگاهش به همسر اوریا افتاد و عاشق او شد و براى رسیدن به آن زن، اوریا را به جنگ فرستاد، آن هم در پیشاپیش تابوت قرارش داد تا کشته شود، و او بتواند با همسر وى ازدواج کند.[۶]
از حضرت امام علی علیه السلام روایت شده که فرمود: اگر کسى بگوید که داوود زن «اوریا» را تزویج کرد باید بداند که من درباره او دو حد جارى کرده و تازیانه مى زنم، یکى براى اهانت به نبوت و دیگرى طبق قانون اسلام![۷]
زبور حضرت داوود علیه السلام
زبور نام کتاب آسمانى داوود است که نام آن در آیه 163 از سوره (نساء) و آیه 106 از سوره «انبیاء» و آیه 55 از سوره «بنى اسرائیل» در قرآن کریم ذکر شده است. در میان کتب «عتیق» کتابى بنام زبور یا «مزامیر» وجود دارد که مشتمل بر یکصد و پنجاه «مزمور» است.[۸] مزامیر سه دسته است: 1- وابسته به عبادت 2- وابسته به أغانى دینى 3- وابسته به مراثى و شکر و مدائح ملکى.[۹]
اهل کتاب زبور فعلی را به داوود علیه السلام نسبت میدهند. اما بر اساس شواهد این کتاب از مؤلفین متعدد در عصرهاى متوالى است و فقط قسمتى از آن متعلق به داوود علیه السلام است [۱۰] و از آن جمله مزمور چهل و پنجم است که راجع به پیغمبر اسلام و اصحاب آن حضرت سخن گفته و قرآن نیز در آیه 105 از سوره انبیاء باین بشارت زبور اشاره کرده است.[۱۱]
شغل حضرت داود
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به داوود پیغمبر علیه السلام وحى فرستاد که تو بنده خوبى هستى، به شرطى که از بیت المال مصرف شخصى نکنى. و کارى را با دست خودت انجام دهى و امرار معاش کنى. داوود علیه السلام سخت گریست. خداوند عزوجل به آهن وحى کرد که در برابر داوود نرم شود و آهن نرم شد، حضرت داوود علیه السلام نیز، هر روز زرهى مىساخت و به هزار درهم مىفروخت و از مصرف کردن بیت المال بىنیاز گشت
- ۰ ۰
- ۰ نظر