شنبه ۲۷ دی ۹۹ | ۲۰:۵۸ ۵۱۲ بازديد

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف میشکند بازارش
بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
ای که در کوچه معشوقه ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل
جانب عشق عزیز است فرومگذارش
صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه
به دو جام دگر آشفته شود دستارش
دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش
- ۰ ۰
- ۰ نظر
آخرین یادداشت خوش آمدید
کشور کلمبیا
کشور ایتالیا
کشور لهستان
کشور برزیل
آخرین یادداشت خوش آمدید
عکاس-حسام الدین شفیعیان
شادگل
عکاس-حسام الدین شفیعیان
عکاس-حسام الدین شفیعیان
سخنرانی زنده یاد استاد محمد جواد شفیعیان