شعر-فرخی یزدی

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

شعر-فرخی یزدی

۳۷۷ بازديد


هرجا سخن از جلوه ی آن ماه پری بود
کارِ من سودازده ، دیوانه گری بود

 

پرواز به مرغان چمن خوش که درین دام
فریاد من از حسرت بی بال و پری بود

 
گر اینهمه وارسته و آزاد نبودم
چون سرو ، چرا بهره ی من بی ثمری بود

روزیکه ز عشق تو شدم بی خبر از خویش

دیدم که خبرها همه از بی خبری بود

بی تابش مهر رُخت ای ماه دل افروز

یاقوت صفت ، قسمت ما خون جگری بود

دردا ، که پرستاری بیمار غم عشق
شبها همه در عهده ی آه سحری بود

فرخی یزدی 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.