یکشنبه ۱۴ دی ۹۹ | ۱۸:۳۹ ۴۹۶ بازديد

بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست
هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
میرفت خیال تو ز چشم من و میگفت
هیهات از این گوشه که معمور نماندست
وصل تو اجل را ز سرم دور همیداشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست
نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید
دور از رخت این خسته رنجور نماندست
صبر است مرا چاره هجران تو لیکن
چون صبر توان کرد که مقدور نماندست
در هجر تو گر چشم مرا آب روان است
گو خون جگر ریز که معذور نماندست
حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده
ماتم زده را داعیه سور نماندست
- ۰ ۰
- ۰ نظر
آخرین یادداشت خوش آمدید
کشور کلمبیا
کشور ایتالیا
کشور لهستان
کشور برزیل
آخرین یادداشت خوش آمدید
عکاس-حسام الدین شفیعیان
شادگل
عکاس-حسام الدین شفیعیان
عکاس-حسام الدین شفیعیان
سخنرانی زنده یاد استاد محمد جواد شفیعیان