دیوان اشعار حسام الدین-شعر شماره5

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

دیوان اشعار حسام الدین-شعر شماره5

۳۷۸ بازديد


رنج اگر شود گنج

حاصلش یاقوت هستو الماس درون از رنج

رنجی که خورد جانرا دور ریزو زآن دور شو

از رنج خود از دیگری ندهید دیگری را رنج

خود خنجر خورید خنجر مزنید مرحم شوید از رنج

اینست ماحصل رنجو گنج کینه برون کنید از رنج

تا بینید زآن خوبی خدای کند رنج از سر کم

رنج گنجنامه اینست گنج مخفی همینست انسان

که خوبی کنی بر رنج تا کند گنج درون متبلور

طلوعی زدرون خود انقلابی درون خود

پرچم انقلابت باشد خودسازی دیگری زآن گرسازی

خدای همه لحظات را میبند چرا خجلت شود مایه بی گنجی

گنج آن نیست که ببرد حاصل ماحاصل آن گنج ببرد حاصل

اگر گنجت شد مادی مانی فقط صرف بیهودگی زندگی مادی

برون اگر حمله حمله گرگ حمله ور شوند

اگر بی خدایی کنی جان بی حاصل

ورنه اگر برون باشد  حمله چرا کنی تو حمله

خدا کند هر نیرنگ بی حاصل اگر هزار دشمنت کند قصد جان

خدا طلب کن خدا کند حاصل

که شوی فاتح میدان نبرد زندگی

حتی اگر صد قافله دشمن کند حمله

توان تو توان آدمیست

خدا توانش بی نهایت زآدمیست

مرگ و زندگی مقدرات هست زندگی مرگ هردو

اجل چون برسد اجل حتمی دقیقه نکند اینور آن عمرت

پس زدشمن مترس زخود بترس اگر بی خدا شدی

که بی خدایی کند عمر را بی حاصل

ورنه آنی که خلق کرده همه عالم را

خود کند حکمت زآن حاصل

چو عمرت لبریز از دقایق هست هر دقیقه کن فکری حاصل

ورنه نیرزد دقایقی که بی نام خدا شود حاصل

تفکر بهتر زعبادت یعنی این راهی سازی که کند راهی حاصل

زکمال بگیرو زدانش زآنچه آمدی چرا  و چجوری میشود عمر حاصل

اگر بدیدی دیگری مال دارد نکن آه و ناله

حکمت بجوی زآن تا برسی به حاصل ماحصل آن حاصل

که مال نماند از تو میماند مال زبر ماحاصل

ولی مالی که رود درست بخرج میرزد به صد مایه بی حاصل

اگر سلامتی خدا را شکر کن

اگر هنوز زنده ای خدارا شکر کن

اگر مردی میماند اعمالت که کند دعا یا مایه بد حالی آنی

که کاشتی دروکنی حاصل

زحاصل عمرت که چگونه شد آیا حاصلخیز یا باطل

----------------------

حسام الدین شفیعیان

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.