یکشنبه ۰۷ دی ۹۹ | ۱۱:۰۳ ۳۸۷ بازديد

/من شکن از خود بی خود زاو چون شکری/
منو از من نگفتن نگفتن از خود
به همین حرف تکاندن تکاندن از خود
تو برون آی زخود خود شنیدن از خود
خود بی خودی اش را بریزان از خود
تو چنان شو که خود خود شکنی آرد خود
من بی من بماند خود شدش همه خود زخود از او نگفتن زخود با خود مجهول زخود
منو من بی من از من شدن از بی منی من شکن شو که ما چون شکنی از خود در خود
شعرم بباران کمی کم نشو از کم شدنم که من از تو بباران زده ام خود دگری زخدا شو اگر مرد سفری
حسام الدین شفیعیان
- ۰ ۰
- ۰ نظر